نوروز پیروز| سال نو چطور در «ارتفاعات قوچ سلطان» تحویل شد؟

ارتفاعات قوچ سلطان به تصرف دشمن درآمده بود و عملا اجازه هر حرکتی از رزمندگان ایرانی گرفته شده بود.

حاج احمد متوسلیان و سرهنگ عبادت تصمیم گرفتند همراه نیروهایشان این منطقه را پس بگیرند.

- ه و مقاومت: چند متری، ارتفاعات را بالا رفته بودیم که ناگهان ابراهیم مرادی -که بعدها به شهادت رسید- دستم را گرفت و خیلی آرام گفت: صالح! پایم به یک تله استتار شده گیر کرد.

ابراهیم در جمع چهار نفره ما که برای شناسایی ارتفاعات قوچ سلطان رفته بودیم، نفر آخر بود.

  همین سر و صدای اندک به گوش دشمن رسید و سرباز بعثی فریاد زد: قف! (بیاستید) برادر ارتشی که همراه ما بود گفت: سریع دراز بکشید روی زمین، فرمان ایست دادن و بلافاصله شلیک می کنند.

نفس هایمان حبس شده بود.

هرطور شده باید این عملیات شناسایی را انجام می دادیم و حالا می رفت که همه چیز با دستگیری ما لو برود.

نقشه عملیات قوچ سلطان   محمد صالح عبدی از رزمندگان پیشمرگ مسلمان، در ادامه روایت این خاطره، می گوید: نفر چهارمی که همراهمان بود به زبان عربی مسلط بود و حرف های دشمن را ترجمه می کرد.

ما با تیراندازی دشمن هیچ تکانی نخوردیم و عکس العملی نشان ندادیم، سربازان بعثی نورافکن هایی به هوا شلیک کردند و چیزی ندیدند.